Saturday, June 9, 2007

Roya


همه چيز مثل يك رويا مي مونه !
همه چيز خيلي اتفاقي و ناگهاني رخ مي ده!!!
وقتي كه دقيقه نوده و مي خواي به سرنوشت تن بدي اون اتفاق مي افته،!!!
چند وقتي مي شد كه درگير چند تا از كتابهايي كه خيلي تو ذهنم مونده بودن، از جمله
يگانه (ريچارد باخ) ، در آغوش نور، شازه كوچولو، كوه پنچم، و بريدا و... كه خيلي رو من تاثير گذاشتن
شده بوده و فكر مي كردم كه اين مسائل هميشه تو كتاب هاست و صورت واقعي نداره،
ولي تازگي ها به اين نتيجه رسيدم كه اگر همه چيزو باور كني و صبر كني اون اتفاقي كه منتظرش هستي
و تمام باورهات به واقعيت تبديل ميشه!!! راستي واقعيت چيه؟
ولي باز كه فكر مي كنم همه چيز مثل يك رويا مي مونه كه رنگ واقعيش صورتيه و از يه دنياي ديگه ا ست!!!
فقط همين

3 comments:

Anonymous said...

in royaha ro khodemunim ke mitunim ghashang ya zesht besaazimeshun. be nazare miad ke honar e iadi mikhad ke adam betune
be royahash rang e zibaii bede.

Anonymous said...

هیچ کس را بزرگ مشمار تا شناخت او را کشف کنی (حضرت علی (ع))

Anonymous said...

دلهای بزرگ و احساس های بلند ، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند . عشق هایی که جان دادن در کنارشان آرزوئی شورانگیز است. اما کدام معشوقی مخاطب راستین چنین عشق ی تواند باشد؟

، این عشق ها همواره در فضای مهگون و جادوئی اسطوره و افسانه سرگردان اند و در دل کلمات شعر و در حلقوم ناله های موسیقی و در روح ناپیدای هنرها و یا در خلوت دردمند سکوت و حسرت و خیال و تنهائی چشم براه آمدن کسی که می دانند ، ....،،!

راستی چرا عشق ها راست اند و معشوق ها دروغ ؟ وانگهی عشق مگر نه بیتابی شورانگیز دل ها است در جستجوی گم کرده خویش ؟