Tuesday, March 8, 2016

نو شدن تو وطن

دوباره دوباره دوباره عید شد دوباره هوا عشق شد مثل اینکه فرق نمیکنه کدوم گوشه از این کره خاکی باشی. بهار همه جا قشنگه ، بهار همه جا آدم رو مست می کنه،  بهار همه جا آدم رو هوایی می کنه، فقط الان دیگه نمی تونی بیخیال درس و مشق بشی و   بزنی بیرون. فقط می تونی سر کلاس هی یواشکی تا بچه ها دارن جزوه می نویسن نگاهتو به بیرون بندازی و دلت پر بکشه برای اون بیرون و در نتیجه وسط درس خشک ریاضی حرفای لطیف و عاشقانه بزنی و چهره متعجب بچه ها رو ببینی.
زندگی تو بغل خدا همه جا قشنگه، در کنار دوستان و خانواده بودن قشنگتر هم میشه.       

Friday, March 28, 2014

آرزوهای بزرگ

من استادم رو خیلی دوست دارم خیلی خیلی دوستش دارم. تازه دارم میفهمم که یه آدم تا چه حد میتونه مهربون باشه. یعنی هر وقت که از پیشش میام ی خنده شادی رو لبامه.
کاش بتونم در آینده یه استاد بشم مثل اون. هم پر از علم و هم پر از انسانیت.
از دیدنش واقعا لذت میبرم.خدایا شکرت که یه موجود به این خوبی رو سر راه من گذاشتی 

Tuesday, December 24, 2013

اینقدرخوشحالم که نمیدونم  باید چه کار کنم یا چه جوری خوشحالیم رو فریاد بزنم 
اسمم برای مکه در اومده و این درست همزمان با تموم شدن دوران دانشجویم و شروع زندگی جدیدمه 
خدایا خیلی دوست دارم  

Saturday, December 21, 2013

یلدا

گویا امروز کوتاهترین روز سال  و طولانی ترین شب سال هست ولی وقتی شاد نباشی حتی کوتاهترین روز سال هم برات طولانی میشه
 دلم از دنیا گرفته 
چه ما آدما باحالیم وقتی خودمون هم مقصر هستیم همه چی رو میندازم گردن دنیا 

Tuesday, October 29, 2013

چشمم رو میبندم و تو خیالم می بینم که یکی زنگ ساختمون رو میزنه و من که طبق معمول میدونم که کسی با ما کاری نداره  فقط در رو باز میکنم و میرم سراغ کار خودم ولی دوباره زنگ خونه خودمون رو میشنوم و میرم که باز به این بازار یابا بگم که زبونتونو  نمیفهمم وقتی در رو باز میکنم بابا و مامانمو پشت در میبینم و .... وقتی چشمامو باز میکنم اشک بهم اجازه نمیده که واقیعت تلخ اینکه رویائی بیش نبوده رو بفهمم  

Wednesday, October 9, 2013

منتظر

امروز همش منتظر یه خبر خوب هستم بدون هیچ دلیلی البته یکی که شنیدم ولی نمیدونم چرا همش هی چک میل میکنم و هی منتظر یه میل خوشحال کننده هستم  :) چه خوب  

Tuesday, September 24, 2013

یاد ١٤ سال پیش افتادم که امتحان شیمی داشتم و تا صبح درس خوندم و به برفی که از آسمون میبارید  نگاه کردم  و  لذت بردم 

امشب هم کار دارم و خوابم  نمیبره و کلی فکر اومده  به مغزم 

خلاصه بگم نتیجه گیری کلی اینه که زندگی مثل یه  سهمی که تقعر ش رو به پایین هست و من الان تو نیمه سمت راست زندگی قرار دارم  و انگار     نموداره  الان تقارن داره با ١٤ سال پیش, با محاسبات دقیق و پیچیده که الان جای  بحثش  نیست  نتیجه میگیریم که من تا ٧ سال آینده شروع میکنم به بچه بازی در اوردن و بچه شدن و خلاصه میوفتم تو سرازیری  زندگی و یوهو و و و و و  

Friday, September 20, 2013

من دیگه کی هستم !

ماهیی  که برای ٢ ماه پیش من امانت بود دیشب از تو تونگ آب پریده بود بیرون و مرده بود و این در حالیه که امروز صاحبش قرار بود بیاد و ببردش.
 
دچار یاس فلسفی شدم که برای این روزای من خیلی لازمه ! چون همش در گیر تموم کردن پایان نامه هستم و همش به این فکرم که چه کار کنم که مجبور نشم شهریه بدم و از این جور حرفا

ولی  الان یه حس بی وزنی  دارم و به این فکرم که منی که  ممکنه  یه لحظه دیگه از تو تونگم  بپرم بیرون و دیگه تو این دنیا نباشم چرا این قدر شور میزنم و چرا اینقدر پشت سر آدما حرف میزنم و چرا دارم فریب این دوز و کلکهای  دنیا رو میخورم

ایست ! وایسا آرام !  کجا داری میری !

Wednesday, August 21, 2013

دوری از خانواده باعث شده که شبا رو کلا تو ایران بگذرونم. بعضی وقتا  ٢ یا ٣ بار از خواب  بیدار میشم و بازم خواب میبینم که ایرانم و میگم که" من که هفته پیش بودم, بازم رفتم و برگشتم" خلاصه هی دارم تو خواب این رفت و آمدهام رو توجیه میکنم. ضمیر ناخودآگاهم اونجاس و خودم اینجا  

Friday, August 2, 2013

بعضی وقتا که به عقب برمی گردم می بینم که  چه زندگی قشنگی داشتم و چه چیزای تو زندگیم بوده که من اصلا انتظارشون رو نداشتم و با مرور خاطرهای گذشته به وجد میام که چه قدر خوبه که آینده هم هست و باید انتظار بهتر از اینا رو داشته باشم و چه آرزوهای بزرگی که در آینده برآورده خواهند شد. خوشحالم که هنوز زنده هستم و هنوز دارم از این زیبایها لذت میبرم. اگه امروز آخرین روز زندگیم هم باشه هیچ چیزی رو از دست ندارم و بازم خوشحال خواهم بود 

Saturday, March 16, 2013

بازم بهاره بازم بهاره بازم این دل من هوایی شده  بازم هوایی شده
هوای زنده شدن هوای نو شدن هوای جوونه زدن هوای دور ریختن همه ی  درسا و مشقا و دغدغه ها  و فکرا و حساب کتابا و دو دو تا  چهار تا کردنا و همه و همه دل مشغولی ها رو کرده

دوباره طبیعت زنده میشه و منم دوباره می شکفم هوراااااااا  

Thursday, December 20, 2012

نمیدونم چرا الان دوست دارم هیچ جا نباشم البته شایدم میدونم و نمیخوام بگم. به هر       
حال به یه خواب عمیق و طولانی نیاز دارم مثل خواب خرس قطبی

Monday, December 3, 2012

درس

غربت به آدم یاد میده که دردا و غماتو تو بوق و کرنا نکنی و بدونی که هیچ کی نیست که کمکت کنه. پس بهتره به جای فریاد زدنش فقط  سعی کنی آروم بشینی و با خودت فکر کنی که چه جوری میتونی تسکینشون بدی و درمونشون کنی 

Wednesday, May 9, 2012

وقتی عاشق نیستی عاشق خیلی چیزا میشی مثل هوا، بارون ، دریا  ولی وقتی عاشقی دیگه نمیتونی به هیچ چیز دیگه ای فکر کنی چه برسه که بخواهی عاشق چیز دیگه ای باشی 

Wednesday, March 14, 2012

بوی بهار

وای بازم بهار شد
بوی بهار چنان مستم میکنه که فکر نکنم هیچ مستی شیرین تر از این تو دنیا وجود داشته باشه
اینقدر این مستی هیجان انگیزه که میشه گفت دیدن یه بهار دیگه تو زندگیم بزرگترین موهبت

Friday, March 9, 2012

بهار 91

یکی از قشنگ ترین جاهای دنیا تو چند قدمی دانشگاهم هست و من فقط یک بار دیدمش،
 تو بهار همه چی قشنگه حتی زشتیها 

Monday, December 26, 2011

بی نظمی

امروز یکی از اون روزایی بود که به خودم کلی فحش دادم که من اینجا چه کار میکنم و اینکه چرا جایی هستم که نباید باشم

Tuesday, July 19, 2011

قشنگه

الان ساعت ۹:۹ دقیقه ۱۹ جولای هست و همه چی قشنگه وای چقدر خوب

همه اینا برا اینه که امروز با استادم قرار داشتم و کارام رو نکرده بودم و حالا میبینم که استادم گفته قرار امروز باشه برا فردا، تازه از اون بهتر اینه که می‌خوام تا فردا هم هیچی درس نخونم و تا فردا فقط هال کنم

Saturday, March 19, 2011

دلم نیست

دلم گرفته
ولی نباید بگیره آخه سال نو هست و بهاره
دلم آرامش خونه میخواد، دلم مامان، بابا، خواهر، برادر ، سفره هفت سین و ..... میخواد
دلم اینجا نیست، دلم هیچ جا نیست، دلم نیست ؟؟

Wednesday, December 29, 2010

فاصله

فاصله بین خوشی و ناخوشی صفره ،
آدم نمیدونه تا یه لحظه دیگه چی قرار توش بشه

تصمیم کبرا

خوب اگه من جنگولک بازی در نیارم پس چه کار کنم !!
چه جوری زندگی رو برای خودم شاد و هیجان انگیز کنم !!
خوب اگه کم حرف بزنم پس چه کار کنم، چه جوری میشه ؟؟
باید امتحان کنم و به خودم ثابت کنم که میتونم، بعدش اگه خواستم
میتونم انتخاب کنم که کدومشو بیشتر دوست دارم!!
و کدومش اطرافیانم رو کمتر اذیت میکنه و کدومش لذت بخش تره
پس رفتیم برای یه مرحله جدید و واقعا سخت تو زندگیم