Wednesday, August 25, 2010

به یاد دکتر ثبوتی


من زنده بودم اما انگار مرده بودم

از بس که روزها را با شب شمرده بودم

یک عمر دور و تنها،تنها بجرم این که ـ

اوسر سپرده می خواست ،من دل سپرده بودم

یک عمر می شد آری در ذره ای بگنجم

از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم

در آن هوای دلگیر ـوقتی غروب می شد

گویی بجای خورشید ،من زخم خورده بودم

وقتی غروب می شد وقتی غروب می شد

کاش آن غروب ها را از یاد برده بودم


Sunday, August 22, 2010

دکتر ثبوتی رفت

هنوز هاج و واج شنیدن این خبر هستم!، هنوز باورم نمیشه که این دفعه قراره دکتر ثبوتی برداشته بشه، بعد یکه دفعه یادم افتاد که وبلاگی هست که توش می نویسیم و خواستم تو وبلاگمون بنویسم که خیلی ناراحتم. خیلی احساس تاسف می کنم خیلی دلم می سوزه خیلی تو فکرم و از همه بدتر این که دیگه حالم داره از این همه بدی به هم می خوره.
دکتر ثبوتی در قلب های ما جا داره و دوسش داریم
امیدوارم که موفق بشیم نذاریم این اتفاق بیفته

Friday, August 20, 2010

غر زدن


ماه رمضون اومد و باز مثل هر سال غر زدن های من هم شروع شد! خوب می دونید که من کدوم یکی هستم, نه

دیروز داشتم فکر میکردم که چی می شد ماه رمضون به چهار قسمت تقسیم می شد و در هر فصلی یک هفته روزه می گرفتیم اینجوری دیگه مجبور نبودیم کل یک ماه را در یک فصل سخت، اون هم مثل تابستون روزه بگیریم...
خلاصه من با همین فکرا روزه می گیرم و غر می زنم... خودم هم نمی دونم که فایده ای داره یا نه!!!
تازه یک شب قبل هم سحری خواب موندیم! جالبه که من اون شب قبل از خواب چیز زیادی نخوردم تا سحری خوب بخورم و گشنه ام نشه! ساعت 5 عصر کم مونده بود در و دیوار رو هم بخورم، خلاصه اوضاع خیلی بی ریخت بود، همین هم باعث شد که شب قبل تا سحر نخوابم از ترس این که نکنه باز خواب بمونیم!!!
اونایی که قبلا با من ماه رمضون رو گذروندن الان می تونن تصور کنن که من تو ماه رمضون چطوری می شم!
فقط برام دعا کنید که من به خوبی این ماه را پشت سر بذارم

نماز روزه هاتون قبول باشه، برای من یکی که فکر نمی کنم تاثیر زیادی داشته باشه:))
همین بای

Friday, August 13, 2010

Thursday, August 12, 2010


ماه رمضون و زولبیا
ماه رمضون رو از بچگی خیلی دوست داشتم. تنها چیزی که خیلی برام سخت بود بیدار شدن و خوردن سحری بود. اما الان خاطره‌ی سحرا برام خاطره‌های خیلی قشنگیه.

به نظرم همه لطف ماه رمضون به چند چیزه

۱. به زولبیا بامیه
۲. به
ربنای دم افطار
۳. به دعای سحر و دور هم بودنش
و از وقتی زنجانی شدم به چای چورکش
و البته به عید فطر، بعد از کلی روزه

روزه‌هاتون قبول و با اینایی که گفتم حال ماه رمضونه، خوش باشید