moallem e eshgh
" هفت شهر عشق را عطار گشت" حرفي يا سخني شايد تورا ببرد به چندين سال پيش، سالها پيش كه زندگي را در فراسوي يك نگاه آگاهانه مي
ديدي و بي مرادي و بي حاصلي، حاصل چندين سال درك و انديشه گزيني تو نبود.
" ما هنوز اندر خم يك كوچه ايم"
ديدي و بي مرادي و بي حاصلي، حاصل چندين سال درك و انديشه گزيني تو نبود.
....
سر كلاس درس، معلم ادبيات: و انسانيت مرد گرچه انسان زنده بود
و تو بي توجه به حرف او، با خود فكر مي كني:
"چه حرف بيهوده ايست اين "
و اكنون پس از سالها به تظاهر علم اندوختن به عالـ‌ِمان اطراف مي نگري و مي نگري
.....
عالمي را مي بيني كه كشف جديدش رابطه مستقيم ميزان انسانيت با تعداد مقالات است...و
معترض به فيلم سيصدي را مي بيني كه احترام به حقوق ديگران جزء مفاهيم قابل درك او به حساب نمي آيد... و
مدعي عدالتي را مي بيني كه دوگانگي و تظاهراز افكار عادلانه او شمرده مي شود
و اكنون پس از سالها به تظاهر علم اندوختن به عالـ‌ِمان اطراف مي نگري و مي نگري
.....
عالمي را مي بيني كه كشف جديدش رابطه مستقيم ميزان انسانيت با تعداد مقالات است...و
معترض به فيلم سيصدي را مي بيني كه احترام به حقوق ديگران جزء مفاهيم قابل درك او به حساب نمي آيد... و
مدعي عدالتي را مي بيني كه دوگانگي و تظاهراز افكار عادلانه او شمرده مي شود
...........
"و اكنون تو در كلاس درس در جايگاه معلم: "... و انسانيت مرد گرچه انسان زنده بود
و يكي از شاگردانت به تو اين نوشته را هديه مي دهد:
" روح پدرم شاد كه فرمود به استاد"
"فرزند مرا عشق بياموز دگر هيچ "
و تو متحير ...پريشان...وامانده از همه تفكراتت در دل مي گويي:
" خيز تا از در ميخانه گشادي طلبيم"
" به ره دوست نشينيم و مرادي طلبيم"
6 comments:
please bego manbaee mataleb az kojast?
manbaesh zehne aasheghe man dar nesfe shab e dishab ast.
be man begoo che gozasht bar to nesfe shabe dishab!!
Man yaade in nasihate oftadam:
Bekoosh taa AZEMAT dar negaahe to baashd,
Na dar chizi ke be aan minegari!!
من بارها سرِ این بیت اول گیر کرده‌ام تا بدانم آن هفت شهر چه بود؟ جایی نوشته آن هفت تا چیست؟ چرا بیشتر نیست؟
سلام.
در اصطلاح شيخ عطار مراحلي است که سالک طريقت بايد طي کند. كه اصطلاحا به اين مراحل وادي نيز مي گويند كه وادي در لغت به معني رودخانه و رهگذر آب سيل است. يعني زمين هموار کم درخت که جاي گذشتن آب سيل باشد و هيمنطور به معني صحراي مطلق نيز مي باشد. عطار در مصيبت نامه پنج وادي تصور كرده است و در منطق الطير هفت وادي. به اين نامها:
1. طلب
2. عشق
3. معرفت
4. استغنا
5. توحيد
6. حيرت
7. فقر و فنا
توي اين سايت خيلي خوب در اين مورد توضيح داده است:
http://www.tebyan.net/Index.aspx?pid=11091
Post a Comment