Friday, August 20, 2010

غر زدن


ماه رمضون اومد و باز مثل هر سال غر زدن های من هم شروع شد! خوب می دونید که من کدوم یکی هستم, نه

دیروز داشتم فکر میکردم که چی می شد ماه رمضون به چهار قسمت تقسیم می شد و در هر فصلی یک هفته روزه می گرفتیم اینجوری دیگه مجبور نبودیم کل یک ماه را در یک فصل سخت، اون هم مثل تابستون روزه بگیریم...
خلاصه من با همین فکرا روزه می گیرم و غر می زنم... خودم هم نمی دونم که فایده ای داره یا نه!!!
تازه یک شب قبل هم سحری خواب موندیم! جالبه که من اون شب قبل از خواب چیز زیادی نخوردم تا سحری خوب بخورم و گشنه ام نشه! ساعت 5 عصر کم مونده بود در و دیوار رو هم بخورم، خلاصه اوضاع خیلی بی ریخت بود، همین هم باعث شد که شب قبل تا سحر نخوابم از ترس این که نکنه باز خواب بمونیم!!!
اونایی که قبلا با من ماه رمضون رو گذروندن الان می تونن تصور کنن که من تو ماه رمضون چطوری می شم!
فقط برام دعا کنید که من به خوبی این ماه را پشت سر بذارم

نماز روزه هاتون قبول باشه، برای من یکی که فکر نمی کنم تاثیر زیادی داشته باشه:))
همین بای

2 comments:

Anonymous said...

منظورت روضه رفتن‌هامونه یا روزه گرفتن‌هامون؟

اولش فکر کردم تو هابیتی ولی با توجه به املای این کلمه احساس کردم تو هابیت‌کپله‌ای!

حالا راستش رو بگو تو کدومی؟

Anonymous said...

حالا منو روزه گرفته بود یه جا نوشتم روضه به جای روزه! که امروز هم اصلاحش کردم آخه اول صبح بود هنوز روزه منو نگرفته بود! ایول تمام هابیتها